سایمون : خب دخترای تو ی خونه ، برین ادامه
تو اتوبوس سوار بودیم
دایسفیل : خب نوبتی هم که باشه نوبته کیه ؟
من پا شدم و گفتم : بچه ها نفر بعدی اسنو اونته
خب نفر بعدی کیه؟
همه : اسنو اونت
من : نشنیدممممممم
همه : اسنو اونتتتتت
من : نففففففرررررررر بببععععددددیییییی کیییییییییییهههه؟؟؟؟
همه : ااااااااااااااسسسسسسنوووووو اووونتتتتتتتت
من : گففففففتتیییییین کییییهههه؟؟؟
همه : -________________-
من : خیل خب ، پس راننده برو پیش اینو اووونتتت ، عععع راننده ؟ ما چرا موندیم ؟
اتوبوس چرا مونده ؟
دایمند : راننده نداریم دیگه بهتر از این نمیشه
من : نه ناراحت نباش ، ببینم من میتونم رانندگی کنم
من رفتم پشت فرمون ،اما نمیدونستم چه شکلی اینو به حرکت در بیارم
یک دفعه فلاترجین من و بلند کرد و خودش پشت فرمون نشست و گاز داد و رفتیم
فلاترجین : خب ادرس خونش کجاست که من ببرمتون ؟
من ادرس و دادم
یک دفعه جلو چشمامون کلی مانع دیدیم !!!
من : وااای چقد مانعععع، حالا چیکار کنیییممم !!!
فلاترجین : هیچ کاری نکن
و سرعت اتوبوس و خیلی زیاد کرد و از مانع ها دور شدیم
وقتی به خونه ی اسنو اونت رسیدیم ، فلاترجین اتوبوس و نگه داشت و همه افتادیم
فقط فلاترجین نیوفتاد
من : فلاترجین ، تو با من چه کردی ؟
همه خندیدن
من رفتم در زدم خالم در و باز کرد !!!
خالم : سلام سابرینا ، بیا تو
من : نه خاله ، من اومدم دختر خالم اسنو اونت و ببرم برای اردو
خالم : باشه ، اسنووووووو اسنووووو ، بیا دختر خالت اومده ، میخواد ببرتت اردو
اسنو اومد و: من حاضرم
من : خب تو کار بسیار نیکی کردی که حاضری
اسنو : خواااااهشش
من : عشششق
اسنو : چییی؟
من : نخود چی
اسنو : کیشمیشی
من : بی خیال
اسنو : با خیال
من : برووو تو اتوبوسسس
اسنو هم رفت
خب پایان
خیلی باحال بود
ممنونمممممم خیلی خوشحالم کردی
عالی بود دختر خاله
ممنونم
عاااااالی بود
ممنووووونم
سبزه دلت را به نیت آرزوهایت، هر چه که هست گره بزن، شادی؛ زیبایی؛ لطافت و خوشی های پایدار تقدیم وجودتون سیزده بدرتون مبارک از ته دل خوشحال میشم به منم سر بزنین
5416
خخخ معرکه بود
خواهشش